خبرنامه وب سایت:
سر جلسه امتحان یه آقا بغل دستم نشسته بود
یه ذره سنش بالا بود دلم سوخت گفتم حتما خیلی مشروط شده زن و بچه داره
منم داشتم بهش توضیح میدادم که چجوری تقلب کنه! اونم فقط گوش میداد
.
.
.
.
هیچی دیگه امتحان شروع شد پا شد ورقه هارو پخش کرد! :|